مردی به دربار خان زند می رود و با ناله و فریاد می خواهد تا کریمخان را ملاقات کند... سربازان مانع ورودش می شوند! خان زند در حال کشیدن قلیان ناله و فریاد مردی را می شنود و می پرسد ماجرا چیست؟ پس از گزارش سربازان به خان ؛ وی دستور می دهد که مرد را به حضورش ببرند... مرد به حضور خان زند می رسد و کریم خان از وی می پرسد: چه شده است چنین ناله و فریاد می کنی؟ مرد با درشتی می گوید: دزد ، همه اموالم را برده و الان هیچ چیزی در بساط ندارم ! خان می پرسد: وقتی اموالت به سرقت میرفت تو کجا بودی؟! مرد می گوید: من خوابیده بودم!!! خان می گوید: خب چرا خوابیدی که مالت را ببرند؟ مرد در این لحظه آن چنان پاسخی می دهد که استدلالش در تاریخ ماندگار می شود و سرمشق آزادی خواهان می شود ... مرد می گوید: من خوابیده بودم ، چون فکر می کردم تو بیداری...! خان بزرگ زند لحظه ای سکوت می کند و سپس دستور می دهد خسارتش از خزانه جبران کنند و در آخر می گوید : این مرد راست می گوید ما باید بیدار باشیم...
م.ذ
چهارشنبه 24 شهریورماه سال 1389 ساعت 10:01 ق.ظ
salam haletoon khoobe? vaghean az in ke dasti dar neveshtan darid behetoon tabrik migam az in ro kheyli kheyli doos daram nazare shoma ro dar khosoose akharin postam bedoonam pas in lotfo dashte bashid va yek nazar be poste jadide man bedid bazam migam , nazare shoma baraye man kheyli moheme az tavajohetoon sepasgozaram
سلام
وبلاگ زیبایی داری و من خیلی از مطالبش خوشم اومد
خوشحال میشم به وبلاگ منم سربزنی و نظرتو راجع به تبادل لینک بگی
ممنون
فعلا
salam
haletoon khoobe?
vaghean az in ke dasti dar neveshtan darid behetoon tabrik migam
az in ro kheyli kheyli doos daram nazare shoma ro dar khosoose akharin postam bedoonam
pas in lotfo dashte bashid va yek nazar be poste jadide man bedid
bazam migam , nazare shoma baraye man kheyli moheme
az tavajohetoon sepasgozaram
سلام
ممنون که به وبم سرزدی و نظرتو راجع بهش گفتی
من لینکت کردم تو هم اگه خواستی منو با اسم (چرا تنهام میزاری ؟) لینک کن
ممنون
فعلا
درود فراوان بر شما
آرزومند آزوهایتان هستم
ما باید بیدار باشیم ....
جالب بود و زیبا...
به وب منم سر بزن دوستم