ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
من آموخته ام که برای زخم پهلویم برابر هیچ کیکاووسی ، گردن کج نکنم؛ و زخم در پهلو، و تیر درگردن،خوشتر، تا طلب نوشدارو از ناکسان وکسان. زیرا درد است که مرد میزاید و زخم است که انسان می آفریند.
پدرم میگوید : قدر هر آدمی به عمق زخمهای اوست.
پس زخمهایت را گرامی دار. زخمهای کوچک را نوشدارویی اندک بس است؛ تو اما در پی زخمی بزرگ باش که نوشدارویی شگفت بخواهد !
وهیچ نوشدارویی شگفت تر از عشق نیست. و نوشداروی عشق تنها در دستان اوست .
او که نامش خداوند است.
عرفان نظر آهاری
تا گفتی عشق یه جواب اومد تو ذهنم که بهت بگم همراه با یه فحش ولی جمله آخر سوتفاهم بوجود اومده تو ذهنم را برطرف کرد. به قول یه دوست تنها عشق انسانی این دنیا که حقیقی هم هست عشق مادر به فرزنده و دیگر هیچ..... هیچ معنا و مفهومی برای عشق انسانی نیست