ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
امیری به شاهزاده خانمی گفت :
من عاشق توام ...
شاهزاده گفت :
زیباتر از من خواهرم است
که در آنسو ایستاده است ...
میخواهی او راببینی ؟
امیر برگشت تا او را ببیند دید هیچکس نیست .
شاهزاده گفت: تو عاشق نیستی !!!!
عاشق به غیر نظر نمی کند .
مدیر به منشی میگه برای یه هفته باید بریم مسافرت کارهات رو روبراه کن!منشی زنگ میزنه به شوهرش میگه: من باید با رئیسم برم سفر کاری, کارهات رو روبراه کن!
شوهره زنگ میزنه به دوست دخترش, میگه: زنم یه هفته میره ماموریت کارهات رو روبراه کن !
معشوقه هم که تدریس خصوصی میکرده به شاگرد کوچولوش زنگ میزنه میگه: من تمام هفته مشغولم نمیتونم بیام !
پسره زنگ میزه به پدر بزرگش میگه: معلمم یه هفته کامل نمیاد, بیا هر روز بزنیم بیرون و هوایی عوض کنیم !
پدر بزرگ که اتفاقا همون مدیر شرکت هست به منشی زنگ میزنه میگه مسافرت رو لغو کن من با نوه ام سرم بنده !
منشی زنگ میزنه به شوهرش و میگه: ماموریت کنسل شد من دارم میام خونه!
شوهر زنگ میزنه به معشوقه اش میگه: زنم مسافرتش لغو شد نیا که متاسفانه نمیتونم ببینمت !
معشوقه زنگ میزنه به شاگردش میگه: کارم عقب افتاد و این هفته بیکارم پس دارم میام که بریم سر درس و مشق!
پسر زنگ میزنه به پدر بزرگش و میگه: راحت باش برو مسافرت, معلمم برنامه اش عوض شد و میاد !
مدیر هم دوباره گوشی رو برمیداره و زنگ میزنه به منشی و میگه برنامه عوض شد حاضر شو که بریم مسافرت !!!!